فلسفه حجاب:
در این جا به بیان برخی از حکمتهای این حکم الهی میپردازیم:
1- حجاب یکی از عوامل مؤثر در حفظ کیان خانواده است و به دلیل آن که خانواده هسته مرکزی اجتماع به حساب میآید، تأثیر این عامل را باید در نهایت به نفع اجتماع نیز دانست. آزادی بی قید و بند زن در خودنمایی و تحریک مردان بیگانه با حجاب محدود میشود و این خودنمایی و تحریک از خارج به داخل خانه انتقال مییابد و در راه همسر و ارضای نیازهای او به کار گرفته میشود که در نهایت، تحکیم هرچه بیشتر بنیان روابط زناشویی را به همراه خواهد داشت. احساس نیاز به خودنمایی و جلب نظر و جلوهگری آنگاه که در خارج از خانه کاملاً پاسخ داده شود، جایی برای ارضای آن در درون خانه و برای همسر نخواهد ماند و این سردی ارتباطات همسری را به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر، زنی که تمام دل مشغولی او خارج از خانه است، در رابطه با فرزندان نیز عنصر موفقی نخواهد بود.
2- جلوهگری زنان در برابر بیگانگان در نهایت، امکان سقوط اخلاقی زن را افزایش خواهد داد؛ زیرا هر اندازه زن در برابر مردان بیگانه بیشتر جذاب و چشمگیر جلوه نماید، تقاضاها و تمجیدها و پیشنهادهای هوسرانان را به سوی خود افزایش خواهد داد.
3- علاوه بر سقوط اخلاقی زن، باید سقوط اخلاقی مردان در دام مزاحمتهای خیابانی، هرزگیها و نظایر آنها را نیز از پیامدهای بیحجابی بانوان به حساب آورد. چه بسیار مردانی که در محیط بیحجاب زمانه به ورطه فساد اخلاقی غلتیدهاند.
4- اگر روابط جنسی نامشروع را بازخوانی کنیم، به طور یقین عامل خودنمایی و جلوهگری زنان مهمترین عامل را تشکیل میدهد. این گونه روابط به دنبال خود امراض تناسلی و آلودگیهای بهداشتی فراوانی را به همراه دارد که نمونه آن ایذر است. مقابله با این امراض هزینههای هنگفتی را در سراسر جهان به خود اختصاص داده و میدهد که همگی معلول سهلانگاری نسبت به امر پوشش در جوامع و ثمره ایجاد عطش جنسی در میان مردان و زنان است. بدون شک زنان میتوانند با رعایت پوشش مناسب و حریم نگه داشتن در روابط اجتماعی خود در این خصوص نقش مهمی را ایفا کنند.
5- بیحجابی از نظر اقتصادی هزینههای گزافی را به جوامع تحمیل میکند؛ زیرا اولاً، زن جلوهگر در کار و تولید توفیقی نخواهد داشت. ثانیاً، با نمایشگریهای خود دیگران را نیز از کار و تلاش بازداشته، افکار و اندیشههای آنان را به جای کار و تولید هنر و اندیشه به سوی خود جلب میکند.
2- حقوق مربوط به ازدواج و خانواده
روح و مفاد کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، برقراری حقوق برابر و یکسان بین زن و مرد در همه زمینههاست. از این رو، بر اساس مفاد کنوانسیون، بخصوص ماده 2 و 16 آن، زنان و مردان از حقوق یکسانی در رابطه با حقوق خانوادگی، ولایت، حضانت و قیمومت کودکان برخوردارند و در همه این موارد، منافع کودکان اولویت دارد. ماده شانزدهم کنوانسیون مقرر میدارد:
1- دولتهای عضو، اقدامات لازم و مقتضی را در جهت حذف تبعیض علیه زنان در تمام مواردی که مربوط به ازدواج و روابط خانوادگی است، به عمل خواهند آورد و به ویژه امور زیر را بر مبنای برابری حقوق مردان و زنان تضمین خواهند نمود:
الف. داشتن حق یکسان برای(انعقاد) ازدواج؛
ب. داشتن حق آزادانه و یکسان برای انتخاب همسر و(انعقاد) ازدواج برپایه رضایت آزاد و کامل دو طرف؛
ج. داشتن حقوق و مسؤولیتهای یکسان در دوران ازدواج و هنگام انحلال آن (جدایی؛)
د. داشتن حقوق و مسؤولیتهای یکسان به عنوان والدین در موضوعات مربوط به فرزندان، صرفنظر از وضعیت زناشویی آنها. در کلیه موارد منافع کودکان از اولویت برخوردار است.
هـ. داشتن حقوق یکسان جهت تصمیمگیری آزادانه و مسؤولانه در زمینه تعداد فرزندان و فاصله زمانی بارداری و دستیابی به اطلاعات، آموزش و وسایلی که آنها را برای اجرای این حقوق قادر میسازد.
و. داشتن حقوق و مسؤولیتهای یکسان در رابطه با حضانت(سرپرستی)، قیمومت کودکان و فرزند خواندگی یا رسمهای مشابه با این مفاهیم که در قوانین داخلی وجود دارد. در کلیه موارد منافع کودکان از اولویت برخوردار است.
ز. داشتن حقوق فردی یکسان به عنوان شوهر و زن از جمله حق انتخاب نام خانوادگی، حرفه و شغل.
ح. داشتن حقوق یکسان برای هر یک از زوجها در رابطه با مالکیت، حق اکتساب، مدیریت، سرپرستی، بهره برداری و اختیار اموال خواه رایگان باشد و یا هزینهای در برداشته باشد.
2- نامزدی و ازدواج کودکان غیرقانونی است و کلیه اقدامات از جمله وضع قانون جهت تعیین حداقل سن ازدواج و ثبت اجباری ازدواج در یک دفتر رسمی ضروری است.
ماده 16 کنوانسیون به طور کلی در مورد رفع تبعیض علیه زنان در مسائل مربوط به ازدواج و روابط خانوادگی است و مواردی را در این خصوص به طور خاص مورد تأکید قرار داده است که در کلیات و جزئیات خود با مواردی از قوانین جمهوری اسلامی ایران و قواعد شرعی در تعارض است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
نظرات شما عزیزان: